سعادت آباد...
دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۲۸ ب.ظ
سلام امروز اومدم به عنوان اولین مطلب در مورد تهران حرف بزنم ولی دیدم شاید به عنوان اولین پست زیاد خوب نباشه...گفتم بیایم در مورد سعادت حرف بزنیم...
اولین موضوع اینه ما این همه میگیم سعادت،سعادت،حالا بیایم ببینیم این سعادت که میگن چیه؟؟؟سعید و خوشبخت کیست؟ سعادت واقعی چیست؟
من تعریفم اینه:>
البته این سعادت در ملت ها و افراد و جوامع متفاوته به این دلیل که هر ملت و حتی هر انسان مفهوم، محتوی و تعاریف مختلفی دارد. هر گروه و فرقه انسانی سعادت رابه شکل خاصی وذوق خود تعریف وتشریح نموده اند و فهم خویش را ازین مفهوم دارند.
ولی فک کنم این کامل تر باشه:استفاده صحیح ، سالم ومشروع از نیروهاى مختلف مادى و معنوى که پروردگار در تصرف واختیار انسان قرار
اولین موضوع اینه ما این همه میگیم سعادت،سعادت،حالا بیایم ببینیم این سعادت که میگن چیه؟؟؟سعید و خوشبخت کیست؟ سعادت واقعی چیست؟
من تعریفم اینه:>
البته این سعادت در ملت ها و افراد و جوامع متفاوته به این دلیل که هر ملت و حتی هر انسان مفهوم، محتوی و تعاریف مختلفی دارد. هر گروه و فرقه انسانی سعادت رابه شکل خاصی وذوق خود تعریف وتشریح نموده اند و فهم خویش را ازین مفهوم دارند.
ولی فک کنم این کامل تر باشه:استفاده صحیح ، سالم ومشروع از نیروهاى مختلف مادى و معنوى که پروردگار در تصرف واختیار انسان قرار
داده است.>>
خالی از لطف نیست به عنوان یک ایرانی مسلمان به کتاب اسمانی خود یعنی قران هم یه نگاهی بکنیم:فجورها وتقویها قدافلح من زکیها و قد خاب من دسیها>> از فحوی در ایه معلوم میگردد که : فلاح انسان در گرو تزکیه همان سعادت و کمال نفس انسانى است; از این نظر که موجب رستگارى و رها شدن انسان ازمشکلات است. از آن نظر>نفس است و نامیده مى شود. سعادت و از نظر اینکه مطلوب ذاتى است>که موجب دستیابى به خواسته هاست...(شمس ایات7_10)
خوب تا اینجا معنی سعادت رو متوجه شدیم ولی چطور به این برسیم... راه های زیادی رو گفتند ولی به نظر من مهم ترینش خوشحال کردن و راضی نگه داشتن او است...اگر ببینیم در مقابل چه کسی هستیم...یا در مقابل چه کسی گناه میکنیم...یه جمله پشت ماشین دیدم این بود:(به کوچکی گناه نگاه نکن،ببین در برابر چه کسی گناه میکنی)
در کل اگر تنهاو تنها بتونیم به اندازه خودمون برای خدا بندگی کنیم،اون موقعس که درب لطف و رحمتش باز میشه،همونطور که خودش گفته:صدایش کنید تا جوابتان را بدهم...
خالی از لطف نیست به عنوان یک ایرانی مسلمان به کتاب اسمانی خود یعنی قران هم یه نگاهی بکنیم:فجورها وتقویها قدافلح من زکیها و قد خاب من دسیها>> از فحوی در ایه معلوم میگردد که : فلاح انسان در گرو تزکیه همان سعادت و کمال نفس انسانى است; از این نظر که موجب رستگارى و رها شدن انسان ازمشکلات است. از آن نظر>نفس است و نامیده مى شود. سعادت و از نظر اینکه مطلوب ذاتى است>که موجب دستیابى به خواسته هاست...(شمس ایات7_10)
خوب تا اینجا معنی سعادت رو متوجه شدیم ولی چطور به این برسیم... راه های زیادی رو گفتند ولی به نظر من مهم ترینش خوشحال کردن و راضی نگه داشتن او است...اگر ببینیم در مقابل چه کسی هستیم...یا در مقابل چه کسی گناه میکنیم...یه جمله پشت ماشین دیدم این بود:(به کوچکی گناه نگاه نکن،ببین در برابر چه کسی گناه میکنی)
در کل اگر تنهاو تنها بتونیم به اندازه خودمون برای خدا بندگی کنیم،اون موقعس که درب لطف و رحمتش باز میشه،همونطور که خودش گفته:صدایش کنید تا جوابتان را بدهم...
نقطه تمام.
امضا:شَما طیل
امضا:شَما طیل
امضا محمد علمافر.